نمیگم خطا نکردم،من که ادعا نکردم

همه گفتن بی وفایی،من که اعتنا نکردم

عازم سفر شدی تو،من دلم میخواست بمونی

واسه موندن تو اما به خدا دعا نکردم

واسه تو کلی نوشتم،که یه جوری مبتلا شوی

تقصیر منه که آخر تو رو مبتلا نکردم

توی کوچه ی رفاقت،یه سلام جواب ندادم

تو دلم تویی،اونو با کسی آشنا نکردم

میدونم دویم نداری،حتی قد یه قناری

اما عاشقم هنوزم،بدون اشتباه نکردم

ما جایی قرار نداشتیم،جز تو کوچه های رویا

ایندفعه تو اومدی،من به قرار وفا نکردم

زیر دین ناز چشمت عمریه دارم میسوزم

تا خاکستری نشه دل من،دینمو ادا نکردم

اومدن واسه نصیحت،به بهانه یه صحبت

عمرشون کلی تلف شد،چون تو رو رها نکردم

راه آسمون که بسته س،گرچه قلبامون شکسته س

تا به حال اونقدر خدا را اینجوری صدا نکردم

تو منو گذاشتی رفتی،خواستی من دیوونه تر شم

باورت نمیشه شاید،آخه من فدا نکردم

نامه های عاشقونه،با نشونه بی نشونه

اما از کسای دیگه س پس اونا رو  وا نکردم

یادته عکستو دادی،بذارم تو قلب قلبم

بعد اون روز دیگه هرگز به کسی نگاه نکردم

تو از اون روزی که رفتی نه تو رفتی که ببینی

تا قیامت هم تو رو من از خودم جدا نکردم

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 91/3/11ساعت 12:46 صبح توسط هم نفس نظرات ( ) |

» چرا رفتی؟
ارام رفت
......
سهراب
انتظار
مادر
یکی بود یکی نبود
تظاهر
دوستی
یلدا
تقدس عشق
[عناوین آرشیوشده]